عاشقی در پاییز
احساس امروزم به تو با روزهای اول قابل مقایسه نیست.
چقدر دوستت دارم کارن...
چقدر هر دومون به هم نزدیک و عاشق تر شدیم.
من عاشق تو... تو عاشق من
وقتی بغلت می کنم تو هم سفت بغلم می کنی
وقتی بوست می کنم تو هم منو بوس می کنی
چقدر خوبه که بزرگ شدی
فهیم تر شدنت چقدر قشنگه
نگاه و رفتارهای عاقلانه ترت چقدر قشنگ ترن
عاشقی های سه نفره مون چقدر قشنگ تره
وقتی وسط ما دو تا می خوابی و با یه دستت منو گرفتی و با یه دست بابا رو و یه بوس از من می گیری و یه بوس از بابا، یه لبخند از من یه لبخند از بابا... چه صحنه ی قشنگیه
وقتی بغل بابایی و میای نزدیک من از خوشحالی جیغ می کشی و دستاتو به سمتم دراز می کنی و من بوس بارانت می کنم و تو غش غش می خندی... آخ که چه زیباست
چه خوبه که دارمت ای عزیزترین...
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم مهر ۱۳۹۵ ساعت 1:14 توسط لیلی
|