مامان جیشم داره میریزه!
همین یه ساعت پیش داشتم تی وی می دیدم و محو مصاحبه داریوش با عنایت فاان.ی بودم که کارن اومد دستمو گرفت گفت جیشم داره میریزه! ای خداااااا باورم نمیشهههههه بالاخره گفتتتتتتتت خدایا شکرتتتتت... الان دو روزه برای بار سوم شروع کردم پوشک گیری رو. و امروز جیششو گفت برای اولین بار. مردم از خوشحالی. کلی دست و تشویق و خوشحالی کردیم با همسر و بهش گفتم فردا یه جایزه برات می خرم. گفتم چی می خوای برات بخرم گفت پاستیل! هنوز نمیدونه می تونه چیزای بزرگتری هم مطالبه کنه!! توقعاتش هنوز در حد خوردنیه!
حالا اینکه ادامه بده اعلام جیششو یا نه دیگه نمی دونم ولی این شروع فوق العاده ای بود.
راستی کارن الان 15 و نیم کیلوعه... یادم بمونه تو سه سالگی پونزده کیلو بود.
قدشم نمیدونم ولی احساس می کنم خیلی کشیده شده.
خوابم که همچنان زود می خوابه و زود بلند میشه. 7 تا 7... و همین حدودا..
عیدم تموم شد و سیزده بدر مثل همیشه ناهار رفتیم خونه مادرشوهر و غروبم بچه هارو بردیم پارک لاله. فردا هم ناهار خواهرشوهر دعوت کرده. دیگه از پس فردا به زندگی عادی برمی گردیم ایشالله.
+ نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۸ ساعت 20:35 توسط لیلی
|